آموزش تار و سه تار در تهران و کرج

آموزش و تدریس تار، سه تار، نی، تنبور، تنبک، پیانو ... در تهران و کرج

آموزش تار و سه تار در تهران و کرج

آموزش و تدریس تار، سه تار، نی، تنبور، تنبک، پیانو ... در تهران و کرج

آموزش تار و سه تار در تهران و کرج

""سلطان غم هر آنچه تواند بگو بکن / من برده ام به باده فروشان پناه ازو""
.................................................
"آموزش تار و سه تار"
ــ یک جلسه به عنوان مشاوره و آموزش مبانی بصورت رایگان
ــ زمان هر جلسه حداقل یک ساعت
ــ در نظر گرفتن شیوه ای منحصر به فرد برای آموزش هر هنرجو به تناسب ویژگی ها، توانایی ها و علائق شخصی
ــ خصوصی ، نیمه خصوصی
ـــ مبتدی ، پیشرفته
تلفن: 09361890088

  • ۰
  • ۰

نتایج تحقیقات علمی و روان شناسی اعلام می کند که زیباترین اشکال و سطوح از نظر انسان ها، آنهایی هستند که در ابعاد آنها نسبت طلایی بکار رفته است. این نسبت به عنوان عدد فی خوانده می شود و معادل آن به صورت اعشاری در حدود 1.618 است.این نسبت را در دوره رنسانس نسبت اسمانی و از قرن 19 نسبت طلایی می خوانند.
با نگاه دقیق به اندازه‌های تار یحیی متوجه میشویم که ابعاد کاسه تار به اندازه 34 در 21 یکی از دقیق‌ترین مستطیل‌های طلایی است.(مستطیلی است که نسبت عرض و طول آن 1.618 باشد که از نظر زیبایی‌شناسی شکیل‌ترین و زیبا‌ترین مستطیل است).البته در بعضی از تارهای آخر یحیی اندازه 35.1 در 21.7 نیز مشاهده شده که همان نسبت طلایی را دارد.
ازطرف دیگر اندازه خطی که کاسه و نقاره را به دو نیم میکند در پایین‌ترین نقطه اتصال با کف کاسه در فاصله‌ی نسبت طلایی از طول کاسه تار است خرک تار نیز دقیقآ با همین نسبت بروی دهانه تار قرار میگیرد.
یعنی اگر طول کاسه را 34 بدانیم محل قرار گیری خرک در فاصله 21‌سانتی از بیخ دسته است.
علاوه بر این نیز محل زدن مضراب بر سیمهای تار در فاصله معکوس محل خرک است.و این در حالی است که محل ضربه به سیم بر روی سیمهای سه تار که همین طول سیم مرتعش را دارد در حدود 1.5 تا 2 سانتیمتر جلوتر ،به طرف دسته است.

_DSC4918

طرح در ابعاد دقیق نیست

بدون شک تراشیدن کاسه‌ی تار در ابعاد و تناسبات طلایی فقط می‌تواند ناشی از چشم زیبایی‌شناس استاد یحیی باشد که نه فقط در ابعاد کاسه بلکه در تراش تمام منحنی‌های کاسه، نقاره و دهانه‌ها به زیباترین فرم و لطیف‌ترین قوس‌ها و منحنی‌ها تجلی یافته است. البته عده ای ممکن است فکر کنند که تناسبات طلایی از ذهن غربی ها و از دید زیبایی شناسی انان بدست آمده است، در حالی که این تناسب در ابعاد بدن انسان و در اندازه های برگ گیاهان و در طبیعت به وفور دیده می شود .
شاید بد نباشد که به تناسبات طلایی که در ویلن‌های استرادیواری نیز بکار رفته توجه کنیم. البته این مطلب در سایت‌های مربوط به ویلن‌سازی مورد بررسی قرار گرفته است ولی شاید دیدن ویلن و تناسبات آن جالب باشد.

029

برگرفته از کتاب “هنر طراحی ویلون” نوشته سرجیو موراتف

به هر صورت باید اذعان کرد که این بحث فرصت و مطلب بیشتری را می‌طلبد که شاید در زمانی دیگر بتوان آن را بهتر و کاملتر بررسی کرد.

از سایت:raminjazayeri.com

  • آموزش تار و سه تار
  • ۰
  • ۰

در سال ۱۳۱۶ در آباده متولد شد. در کودکی به همراه خانواده‌اش به تهران آمد و فراگیری موسیقی را در ده سالگی در خانواده ای اهل موسیقی شروع کرد. برای ادامهٔ تحصیل به هنرستان موسیقی ملی رفت و در آنجا با سازهای دیگر چون تار و ویلن آشنا شد. ویلن را نزد برادرش محمود ذوالفنون آموخت. در هنرستان از رهنمودهای موسی معروفی در زمینه تکنیک سه‌تار برخوردار شد. هم‌زمان با تأسیس رشته موسیقی در دانشکده هنرهای زیبا، به آنجا راه یافت. آشنایی با شخصیت‌های موسیقی ملی ایران از جمله نورعلیخان برومند و دکتر داریوش صفوت، شناخت تازه‌ای از موسیقی اصیل ایران و امکانات وسیع سه‌تار برای وی به ارمغان آورد و از سال ۱۳۴۶ فعالیت خود را روی سه‌تار متمرکز کرد.

او از روش‌های اساتیدی چون ابوالحسن صبا، ارسلان درگاهی و همچنین راهنمایی‌های احمد عبادی بهره یافت. پس از پایان دانشکده در همان جا و در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ملی به تدریس سه‌تار پرداخت. در این سال‌ها از راهنمایی یوسف فروتن و سعید هرمزی که از نوازندگان قدیمی سه‌تار بودند برخوردار گردید.

جلال ذوالفنون آثار نوشتاری و صوتی فراوانی در زمینهٔ موسیقی ایرانی از خود به جای گذاشته که از بین آنها می‌توان آلبوم‌های گل صدبرگ و آتش در نیستانبا صدای شهرام ناظری را نام برد. همچنین از دیگر آثار او می‌توان به مستانه، سرمستان و شب عاشقان با صدای علیرضا افتخاری و آلبوم شیدایی با صدایصدیق تعریف اشاره کرد.

ذوالفنون سالیان متمادی در زمینه تحقیق و تتبع گام برداشت و کوشید جوانان را با این قلمرو آشنا کند. مهم‌ترین کار وی پس از تحقیق، تدریس بود. کتابی با عنوان گل صدبرگ (به کوشش سروش قهرمانلو) که مجموعه‌ای از نوشته‌ها و خاطراتش درباره موسیقی است، از او منتشر شده‌است.[۲]

جلال ذوالفنون در ۲۸ اسفند ماه سال ۱۳۹۰ در اثر خونریزی داخلی پس از جراحی قلب باز، در بیمارستان البرز کرج درگذشت و به وصیت خودش وبا حضور دوستاران و خویشانش در قبرستان امامزاده طاهر کرج دفن شد.

Jalal Zolfonon.jpg

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

  • آموزش تار و سه تار
  • ۰
  • ۰

جلیل شهناز (۱ خرداد ۱۳۰۰ اصفهان - ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ تهران) یکی از سرشناس‌ترین نوازندگان تار و سه تار سدهٔ اخیر در ایران بود.

زندگینامه:

جلیل شهناز، در سال ۱۳۰۰ در اصفهان به دنیا آمد. تقریباً همه اعضای خانواده وی با موسیقی آشنایی داشتند و در رشته‌های مختلف هنر از جمله تار، سه‌تار، سنتور و کمانچه به مقام استادی رسیدند. پدرش «شعبان‌خان» علاقه وافری به موسیقی اصیل ایرانی داشت و علاوه بر تار که ساز اختصاصی او بود، سه‌تار و سنتور هم می‌نواخت. عموی او غلامرضا سارنگ (سارنج) هم از نوازندگان کمانچه بود.

جلیل شهناز، از کودکی به موسیقی علاقه‌مند شد و نواختن تار را در نزد عبدالحسین شهنازی و برادر بزرگ خود حسین شهناز که به خوبی ساز می‌نواخت، آغاز کرد. پشتکار زیاد و استعداد شگرف جلیل به حدی بود که در سنین جوانی از نوازندگان خوب اصفهان شد.

در کتاب «موسیقی‌دانان ایرانی» نوشته پژمان اکبرزاده آمده است: «شهناز نوازندگی در رادیو اصفهان را از سال ۱۳۲۸ آغاز کرد و در سال ۱۳۳۶ به دعوت سازمان رادیو به تهران آمد و در برنامه‌های گوناگونی مانند برنامه گلها، ارکستر حسین یاحقی و... به عنوان تکنواز و همنواز به فعالیت پرداخت. وی همچنین در گروه «یاران ثلاث» (همراه با تاج اصفهانی و حسن کسایی) و گروه اساتید موسیقی ایران کنسرت‌های بسیاری را در داخل و حارج از ایران اجرا نمود. شهناز در برنامه‌های جشن هنر شیراز نیز حضوری فعال داشت.»

این نوازنده تار در طول زندگی هنری خود با هنرمندان والای کشور از جمله فرامرز پایور، حبیب‌الله بدیعی، پرویز یاحقی، همایون خرم، علی تجویدی، منصور صارمی، رضا ورزنده، امیر ناصر افتتاح، جهانگیر ملک، اسدالله ملک، حسن کسائی، محمد موسوی، تاج اصفهانی، ادیب خوانساری، محمودی خوانساری،عبدالوهاب شهیدی، اکبر گلپایگانی، حسین خواجه امیری، محمد رضا شجریان، حسن زیرک(خواننده بزرگ کرد)، علی‌اصغر شاه‌زیدی، طباطبائی و محمد اصفهانی همکاری داشته‌است.

وی در دههٔ ۱۳۶۰ همراه با فرامرز پایور (سنتور)، علی اصغر بهاری (کمانچه)، محمد اسماعیلی (تنبک) و محمد موسوی (نی) «گروه اساتید موسیقی ایران» را تشکیل داد و با این گروه، مسافرت‌های متعددی به کشورهای اروپایی، آسیایی و آمریکا داشت.

وی در سال ۱۳۸۳ به عنوان چهره ماندگار هنر و موسیقی برگزیده شد. همچنین در ۲۷ تیر سال ۱۳۸۳، مدرک درجه یک هنری (معادل دکترا) برای تجلیل از یک عمر فعالیت هنری به جلیل شهناز اهدا شد.

در سال ۱۳۸۷، محمدرضا شجریان، گروهی که با آن کار می‌کرد را به افتخار جلیل شهناز، گروه شهناز نام گذاشت.

جلیل شهناز، علاوه برنواختن تار، که ساز اختصاصی اوست، با نواختن ویولون، سنتور و تمبک و آواز -سه تار نیز آشنایی کامل دارد؛ که تمام فایلهای صوتی استاد موجود است و در درجه استادانی چون یاحقی -پایور می‌نوازد. معروف است که او در شیوه نوازندگی می‌تواند با ساز خود علاوه برنواختن، آواز هم بخواند.

کیومرث، علیرضا، فرشته، فریبا، فروزنده و نوشین از فرزندان استاد شهنار هستند که در کشورهای آمریکا، فرانسه و ایران اقامت دارند.

درباره شیوه نوازندگی جلیل شهناز

در آیین نکوداشت جلیل شهناز و درویش خان در فرهنگسرای هنر در سال ۱۳۸۵ گفته شده است:

حسن کسائی: شناخت موسیقی کار هرکسی نیست. همه موسیقی را گوش می‌دهند و دوست می‌دارند اما کسی که سره را از ناسره تشخیص بدهد و بتواند درک مقاماتی را که استاد شهناز نواخته‌اند داشته باشد بسیار نادر است. همه ساز می‌زنند و همه خوب ساز می‌زنند ولی قدرت نوازندگی و محفوظات و لحظات موسیقی که آقای شهناز می‌دانند و اجرا کرده‌اند، چیزی که در دست همگان باشد نیست. یعنی ردیف موسیقی ایران نیست. قدرت آقای شهناز در جواب دادن و دونوازی خارق العاده‌است. من ۶۰ سال با ایشان همنوازی کرده‌ام و ساز بنده با ساز شهناز گره خورده‌است.

محمدرضا شجریان: ساز شهناز در من زندگی می‌کند و من با ساز شهناز زندگی می‌کنم. من تنها خواننده‌ای هستم که خودم را شاگرد جلیل شهناز می‌دانم. ساز این نوازنده بی بدیل، یک ساز آوازی است؛ برخلاف دیگر نوازنده‌ها که ۸۰ درصد سازی می‌زنند و فقط ۲۰ درصد آوازی. جلیل شهناز به بیان واقعی در نوازندگی تار رسیده است؛ چرا که در گیرودار ردیف و تقلید از دیگران نماند و مانند آبشاری خروشان در جریان است.

داریوش پیرنیاکان: جلیل شهناز هنرمندی است که زاوایای بسیاری در سازش نهفته‌است. وی علاوه براشراف کامل بر ردیف و رموز آن، ویژگی منحصربه‌فردی دیگری نیز داشت. جواب آوازهای شاهکار و بی نظیر، استفاده از تمام امکانات ساز، نواختن بسیاری از گوشه‌های مهجور، رعایت جمله‌بندی در نوازندگی از جمله ویژگی‌های نوازندگی جلیل شهناز است.

استادپرویز یاحقی: شهناز دفتر تار را بست

یک عمر توان به ساز دمساز شدن   وز ساز نواختن سرافراز شدن
صد سال توان به تار مضراب زدن   اما نتوان جلیل شهناز شدن

درگذشت

جلیل شهناز پس از یک دوره بیماری صبح روز دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ در بیمارستان آراد درگذشت محمدرضا شجریان پس از درگذشت جلیل شهناز گفت: "استاد جلیل شهناز در من شور و عشق آفرید و من با صدای تار شهناز بدین جا رسیدم و کلمهٔ استاد فقط لایق شهناز و استاد جلیل شهناز را بسان حافظ که تکرار ناشدنی‌ست و با احترام به تمام نوازندگان تار پس از استاد شهناز باید دفتر تار ایران بسته شود."

پس از درگذشت جلیل شهناز، رامیز قلی اف نوازنده برجسته تار در جمهوری آذربایجان پیام تسلیتی به همین مناسبت از طریق سفارت جمهوری اسلامی ایران ارسال نمود.

آثار

- آلبوم "عطرافشان" (همراه با تمبک محمد اسماعیلی)."زبان تار" (تا تمبک جهانگیر ملک)...

- کتاب «گل‌های جاویدان» (پانزده قطعه برای تار و سه تار). نت نگاری: هوشنگ ظریف. انتشارات سرود، تهران، ۱۳۷۹. برخی از آلبوم‌های جلیل شهناز:

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

  • آموزش تار و سه تار
  • ۰
  • ۰

این سازها در گروه بندی سازهای موسیقی سنتی ایران در گروه سازهای زهی زخمه ای
 قرار می گیرند .اکثر قریب به اتفاق سازهای زهی زخمه ای تشکیل شده اند از یک شکم در ته ساز ، 
یک گردن یا دسته ( محل قرار گرفتن انگشتان دست چپ) و یک  سر که گوشی های مربوط به کوک
 در آنجا قرار گرفته اند .
در ساز تار ، قسمت شکم دو قسمتی است که به قسمت کوچکتر نقاره و به قسمت بزرگتر 
کاسه می گویند .

تار                                   
تار از بیش از یکصد سال گذشته یکی از سازهای مهم و محبوب موسیقی ایرانی به شمار می آید و 
مورد توجه همه ی طبقات مردم قرار گرفته است .
این ساز دارای 4 قسمت : پنجه - دسته - کاسه و نقاره می باشد که روی قسمت کاسه و نقاره پوست 
کشیده شده است .
این ساز در گزوه سازهای زهی زخمه ای و دسته ی آن دارای دستان بندی ( پرده بندی )می باشد .
روی ساز امروزه 28 پرده بسته می شود که 15 عدد سه لایی و 13 عدد 4 لایی است .جنس پرده ها از زه
 یا روده ی گوسفند بوده که اخیرا از نوع نخی و پلاستیکی آن نیز استفاده می کنند .تار دارای 6 
سیم فلزی که سیم های اول و دوم و پنجم از آلیاژی فولادی و سیم های دیگر از جنس
 آلیاژ روی - مس و برنز است . این ساز توسط مضراب یا زخمه ای به طول حدود سه سانتی متر 
نواخته می شود .

سه تار    

این ساز دارای 4 سیم می باشد و سیم ها توسط ناخن انگشت سبابه نوازنده مرتعش می شود .
این ساز هم مانند تار دارای پرده بندی می باشد . وسعت صوتی این ساز مشابه تار 
دو اکتاو و یک ششم کوچک است .
کاسه ساز چوبی و تقریبا کروی که سطح آن گلابی شکل است می باشد. روی کاسه 
صفحه ی نازک چوبی تعبیه شده و به منظور خروج صدا چند سوراخ روی آن قرار دارد .
تار و سه تار دارای یک خرک می باشند که روی چوب کاسه(در سه تار ) و پوست کاسه 
( در تار ) قرار می گیرد و در سمت دیگر شیطانک وجود دارد که جدا کننده ی دسته از پنجه می باشد .
  
از معروف ترین نوازندگان تار می توان به میرزا عبدالله - علی اکبر شهنازی - آقا حسینقلی - 
موسی معروفی - کلنل علینقی وزیری - درویش خان -لطف الله مجد - نصرالله زرین پنجه - 
نورعلی برومند - جلیل شهناز - محمد رضا لطفی و حسین علیزاده - داریوش طلایی - 
هوشنگ ظریف - فرهنگ شریف اشاره کرد .
از نوازندگان بزرگ سه تار نیز می توان از احمد عبادی و جلال ذوالفنون و مسعود شعاری یاد کرد .

 
            جلال ذوالفنون                    علی اکبر شهنازی                  جلیل شهناز

  
      هوشنگ ظریف    میرزا عبدالله     فرهنگ شریف-محمدرضا لطفی احمد عبادی
honaroandishe.com

  • آموزش تار و سه تار
  • ۰
  • ۰

ردیف در لغت به معنی پشت سر هم قرار گرفتن است. در موسیقی دستگاهی ایران به طرز قرار گرفتن آهنگ‌ها و نغمات موسیقی، ردیف می‌گویند و هر یک از این آهنگ‌ها، گوشه نامیده می‌شود. گوشه‌ای که وسعت صوتی‌اش از همه پایین‌تر است، معمولاً به عنوان اولین گوشه انتخاب می‌شود و درآمد نامیده می‌شود و گوشه‌های دیگر به دنبال آن آورده می‌شوند. گوشه‌ها بنا به ذوق و سلیقه استادان موسیقی دستگاهی ایران جمع‌آوری شده و در مقامات موسیقی ایرانی با نظم و ترتیب خاصی ردیف شده‌اند.

دستگاه‌های موسیقی ایران

ردیف معمولاً به هفت مجموعهٔ مرتب خاص و مشخص (که دوبه‌دو اشتراک دارند) تقسیم می‌شود. هریک از این مجموعه‌ها دستگاه نامیده می‌شوند. این دستگاه‌ها عبارت‌اند از:

شور

سه‌گاه

چهارگاه

همایون

ماهور

نوا

راست‌پنجگاه

که هرکدام توالی و مدگردی مخصوص به خودشان دارند و معمولاً با شخصیت مُدال و گردش ملودی آغازشان شناخته می‌شوند.

در نتیجهٔ جابه‌جایی نقش درجات هر دستگاه، حالات دیگری از آن ایجاد می‌شود که با تثبیت هر یک از این حالات، نغمه جدیدی حاصل می‌شود که به آن آواز گفته می‌شود. هر یک از این آوازها خود نیز دارای ردیف خاصی از نظر ترتیب درآمدها و گوشه‌ها هستند و به طور مستقل اجرا می‌شوند. آوازها عبارتند از:

ابوعطا (دستان عرب)، بیات ترک (بیات زند)، دشتی، افشاری که از متعلقات دستگاه شور هستند.

بیات اصفهان که از مشتقات دستگاه همایون است.

بدین ترتیب هفت دستگاه و پنج آواز، ردیف موسیقی دستگاهی ایران را تشکیل می‌دهند.

در بعضی روایت‌های ردیف، دو آواز بیات کرد (از متعلقات دستگاه شور) و شوشتری (از متعلقات همایون)هم به آنها اضافه می‌شوند.

روایت‌ها

ایجاد و پرورش ردیف موسیقی سنتی ایرانی و تغییر نظام مقامی (که در آن، مبنای کار قطعه‌های طولانی قابل تجزیه ولی دارای هویت مستقل هستند که «مقام» نامیده می‌شوند) به نظام ردیفی (که در آن، مبنای کار قطعه‌هایی کوتاه هستند که در کنار هم شخصیت «دستگاه» را تشکیل می‌دهند) را معمولاً به آقا علی‌اکبر فراهانی و دو پسرش، میرزاعبدالله و آقاحسینقلی نسبت می‌دهند. همکاران و شاگردان اینان، به‌نوبهٔ خود، قطعات مختلفی را به شیوه‌های مختلف به این مجموعه اضافه یا از آن کم کردند و اجراهای مختلفی از آن ارائه کرده‌اند. معمولاً به هر مجموعهٔ خاص، نام گردآورندهٔ مجموعه اضافه می‌شود (مثلاً، ردیف میرزاعبدالله یا ردیف آقاحسینقلی یا ردیف حسین‌خان اسماعیل‌زاده) و اگر کسی آن را نقل کرده باشد اسم نقل‌کننده هم اضافه می‌شود (برای نمونه، ردیف میرزاعبدالله به‌روایت نورعلی‌خان برومند). معمولاً معتقدند که ردیف، استخوان‌بندی و در نتیجه، «هویت» ثابتی دارد و تفاوت گردآوری‌ها و روایت‌های مختلف، تنها در جزئیات، توالی و پرداخت گوشه‌ها است. مثلاً در نسخه‌هایی از ردیف که برای آواز تنظیم شده‌اند، معمولاً از وزن‌های سنگین‌تر و مناسب خوانده‌شدن با شعر استفاده می‌شود. به عنوان مثالی دیگر، ردیف آقاحسینقلی از ردیف میرزاعبدالله کوتاه‌تر و پرکارتر است، احتمالاً به‌این دلیل که میرزاعبدالله بیشتر به تعلیم می‌پرداخته و آقاحسینقلی بیشتر به نوازندگی.

بعضی از روایت‌های مشهورتر ردیف از این قرارند:

ردیف میرزاعبدالله (به‌روایت نورعلی‌خان برومند)

ردیف آقاحسینقلی (به‌روایت علی‌اکبرخان شهنازی)

ردیف موسی‌خان معروفی (مشهور است که موسی‌خان، همهٔ گوشه‌هایی را که می‌شناخته در این ردیف گرد آورده‌است)

ردیف ابوالحسن صبا

ردیف (آوازی) عبدالله‌خان دوامی

ردیف سعید هرمزی

ردیف حسن الیاسی

منبع:ویکی پدیا

  • آموزش تار و سه تار
  • ۰
  • ۰

 

1- هر روز زمان معیّنی تمرین کردن، بهتر از آن است که فقط یک روز در هفته ولی به مدّت طولانی تمرین کنید!

2- هرگز نگویید باید تمرین کنم، بلکه بگویید می خواهم تمرین کنم!

3- کُند نواختن و تند نواختن هر دو خطاهای بزرگی هستند!

4- ساز خود را دوست بدارید!

5- با آرامش و شادی تمرین کنید!

6- کسی که تلاش نمیکند نباید انتظار پیشرفت و تشویق داشته باشد!

7- هر درس جدید را ابتدا با سرعت کم تمرین کنید و سپس به تدریج به سرعت اصلی برسانید!

8- کسی که هر روز تمرین می کند زودتر و بهتر درس ها را فرا میگیرد!

9- هنگام اجرا برای دیگران، در انتخاب قطعه دقّت کنید: بهتر است قطعه ی متوسّطی را خوب بنوازید تا قطعه ی سختی را متوسّط!

10- هنگام تمرین همیشه فکر کنید معلّمتان ناظر بر تمرین شماست!

11- تمرین، استادساز است!

tar-3tar.persianblog.ir

  • آموزش تار و سه تار
  • ۰
  • ۰

تا حالا دقت کردید یا ازخودتون پرسیدید چرا صدای ساز بعضی اساتید انقدر با هم فرق میکنه؟؟مثلا چرا جنس صدای ساز استاد لطفی با سه تار استاد ذوالفنون متفاوت هست و به نظر صدا بمتر و پر حجم تر میاد؟دلیلش اینه که استاد ذوالفنون از سه تار با کاسه های کوچکتر استفاده میکنند و استاد لطفی از سازهای کاسه بزرگ.سه تار بمخوان سه تاری هست که صدای پر حجم تر و البته بمتری نسبت به سه تار های معمولی دارد منظورم اکتاو بم مثل بمتار نیست(بم به معنای عامیانه نه بم به معنای موسیقایی).حالا چه اتفاقی میفته که سه تار بمخوان میشه؟؟ این جور سازها کاسه بزرگی دارند که باعث میشه صدا حجم پیدا کنه و صفحه رو نازک میگیرند تا صدا زیاد تر بشه . برای همین امکان شکستن و افت صفحه میره بالا.اما افت صفحه چیه؟! وقتی که صفحه ساز خیلی نازک گرفته بشه وقتی ساز رو بالا کوک میکنند به مرور زمان صفحه پایین میاد و به این میگن افت صفحه! و اما گلویی ساز ، کاسه وقتی داره وصل میشه به دسته یواش یواش کوچیک میشه تا وصل شه به دسته به این قسمت میگن گلویی که خیلی هم مهمه ولی تازه کارها بیخیالش میشن و فکرش رو هم نمیکنن که چقدر این مهمه!هر چه قدر این گلویی بلندتر بشه ساز زنگ دارتر میشه .در سازهای بمخوان این گلویی به خاطر اینکه کاسه بزرگ هست بازتر میشه و طولش کوتاهتر میشه.این باعث میشه که زنگ ساز پایین بیاد. که بعضی ها دوست دارند و بعضی ها دوست ندارند.از نوازندگانی که با این سازها ساز میزنن میشه از محمد رضا لطفی و مسعود شعاری نام برد.بعضی افراد هم این مدل ساز رو برای تک نوازی نمیپسندند و برای گروه نوازی استفاده میکنند. استاد لطفی حدود دو متر قد دارند و هیکل خیلی خیلی بزرگی دارند و ناچار از این سازها باید استفاده کنند چون دستشون خیلی بزرگ هست و البته خود استاد هم این صدا رو میپسندند.

  • آموزش تار و سه تار
  • ۰
  • ۰

تار در لغت به معنی رشته است و در آلات موسیقی همان است که به اصطلاح امروز سیم گفته می شود و پیشینیان، آن را وتر می نامیدند. هیچ سازی نیست که از آن (سیم) بی بهره باشد مگر آلات بادی که در آنها فشار هوا موجب ارتعاش و تولید صوت می شود.

تار از چه زمانی به وجود آمده و به این نام نامیده شده؟

این که از چه زمانی این نام به سازی که امروز در دست ما است (تار) اطلاق شده معلوم نیست. تنها در شعر فرخی سیستانی تار در ردیف "غژ" و "نزهت" که نام دو آلت موسیقی است به کار رفته است:

هر روز یکی دولت و هر روز یکی غژ

هر روز یکی نزهت و هر روز یکی تار

آنچه مسلم است این است که ما تا دوره صفویه سازی به نام و شکل تار امروزی نداشته ایم. زیرا در نقاشی های آن دوره هم اثری از آن دیده نمی شود. در صورتی که در مجلس بزم تالار چهل ستون اصفهان کمانچه، عود و سنتور دیده می شود.

ساز دیگری در ایران به نام طنبور یا تنبور سابقه بسیار قدیم دارد که فارابی نیز از آن نام می برد و در اشعار شاعران پیشین ایران هم ذکر آن رفته است. چنان که منوچهری دامغانی می گوید:

به یاد شهریارم، نوش گردان

                                         به بانگ چنگ و موسیقار و طنبور

و هم چنین در جای دیگر سروده است:

خنیا گرانت، فاخته و عندلیب را

                                         بشکست نای در کف و طنبور در کنار

بعضی گویند تار، همان بربط باستانی است که بعدها عود نامیده شده است. در این که عود و بربط یکی است شکی نیست. ولی تار به طنبور بیشتر شباهت دارد تا به عود و بربط.

در قدیم دو نوع طنبور بوده است: طنبور خراسانی و طنبور بغدادی. این ساز دو سیم داشته و مضرابی بوده که با انگشتان دست راست نواخته می شده و هم اکنون در کردستان معمول است.

بر خلاف عود که دسته ای کج دارد، دسته تنبور راست و بلند است و مانند تار، پرده بندی می شود، ولی عده پرده های آن کمتر است. شکل طنبور همه جا در نقاشی های قدیم بخصوص در مینیاتورها دیده می شود و کاسه آن از چوب است و دهانه آن هم پوست ندارد مثل سه تار. ولی کاسه آن بزرگ تر است و به شکل یک نصفه خربزه است.

به نظر چنین می رسد که سه تار از نوع طنبور بوده است. با این تفاوت که طنبور را با چهار انگشت دست راست (بدون شست) به صدا در می آوردند ولی در سه تار، ناخن سبابه عمل مضراب را انجام می دهد. احتمالاً چون صدای سه تار کم بوده است کاسه این ساز را بزرگ تر کرده و روی آن پوست کشیده اند و با مضراب فلزی نواخته اند تا طنین آن بیشتر شود.

چرا تار و سه تار به این نام ها خوانده می شوند؟

وجه تسمیه سه تار معلوم است زیرا در اول سه سیم داشته و بعدها یک سیم به آن اضافه شده است. هنوز هم برخی از اهل فن آن را سه سیم می نامند. سیم های تار اقتباسی از سه تار است ولی برای این که صدا قوی تر شود سیم های اول و دوم (زرد و سفید) را جفت بسته اند و پنج سیم پیدا کرده است و سیم ششم چنان که معروف است بعدها به وسیله غلام حسین درویش از روی سه تار، به آن اضافه شده است.

آیا مشخص است که چه کسی مخترع تار بوده است؟

این که شهرت دارد ابونصر فارابی مخترع تار بوده است سند تاریخی ندارد.

در دوره صفویه از نوازنده ای به نام استاد "شهسوار چهارتاری" نام برده اند و معروف است که "شیخ حیدر" مخترع چهار تار است. هم چنین گویند شخصی به نام "رضاء الدین شیرازی"، شش تار را اختراع کرده است.

به طورکلی تار در دوره قاجاریه یکی از ارکان موسیقی ایران شده است.

تار را مشابه کدام آلت دیگر موسیقی می دانند؟

این که "اوژن فلاندن" فرانسوی آن را چنگ نامیده مناسب نبوده. زیرا چنگ از سازهای بسیار قدیم مشرق زمین و ایران است که در نقش برجسته طاق بستان کرمانشاهان هم نمونه آن موجود است. در آنجا چنگ قدیم به خوبی دیده می شود که به سبک "هارپ" اروپایی ولی ساده تر، با هر دو دست نواخته می شود. ولی تار با چنگ متفاوت است.

ساز دیگری هم از نوع طنبور و سه تار در ایران داریم که دو تار نامیده می شود و در میان ترکمن های دشت گرگان نیز معمول است.

مولف کتاب عضدی می نویسد:"شب ها هر وقت آقا محمد خان قاجار حالت خوشی از برایش دست می داد دوتار که زدن آن در میان تراکمه معمول است می زد".

براساس کتاب سرگذشت موسیقی ایران

اثر روح الله خالقی-جلد اول-چاپ سال 1378

rb2.tabaar.com

  • آموزش تار و سه تار
  • ۰
  • ۰

کوک

هر چهار سیم سه‌تار می‌توانند توسط گوشی‌هایی که در انتهای دسته تعبیه شده کوک شوند.
نت پایهٔ کوک سه‌تار و تار معمولاً نت دو برای سیم یکم است و بقیه سیم‌ها بر اساس سیم اول کوک می‌شوند. نت ِ دوی مورد استفاده در سه‌تار، در پیانو سی وسط (Middle C) است. نت دو در موسیقی ایرانی معمولاً نیم پرده پایین‌تر از نت دو در موسیقی کلاسیک، و برابر با سی بمل در دیاپازون است.

بعضی اوقات برای تمرین از پایه نت لا برای کوک سیم یکم استفاده می‌شود چرا که صدای ساز بم‌تر بوده و گوش نوازنده را آزار نمی‌دهد. دلیل دیگر برای استفاده از نت ِ لا شل‌تر بودن سیم‌هاست و در نتیجه آسیب کمتری به سیم رسیده و عمر مفید آن بالا می‌رود؛ در عین حال که انگشت‌گذاری و اجرای تکنیک هایی مانند مضراب ریز روی سیم شل آسان‌تر است.

معمولا برای هر دستگاه کوک خاصی در نظر گرفته می‌شود، اما بسته به دستگاه، احساس نوازنده و تم آهنگ مورد نظر می‌تواند متفاوت باشد. عوض شدن کوک ساز در هر دستگاه و آواز در موسیقی ایرانی منجر به عوض شدن حال و هوای آهنگ‌ها می‌شود اما می‌توان با استفاده از کوک ِ دستگاه‌ها و آوازهای مختلف، آهنگ‌های مربوط به دستگاه و یا آوازی دیگر را نواخت.

حالت‌های مختلف کوک

نامگذاری سیم‌ها برای کوک قراردادی است. به این معنی که لازم نیست کوک سیم همان نت دیاپازون باشد. برای مثال در حالتی که قرار باشد سیم اول روی نت دو کوک شود و سیم دوم روی نت سل، می‌توان هر دو را یک پرده پایین‌تر آورد و سیم اول را روی نت سی‌بمل و سیم دوم را روی نت فا کوک کرد. در موسیقی سنتی ایران می‌توان هر دستگاه را با کوک‌های مختلف اجرا کرد که در اینجا متداول‌ترین آنها معرفی می‌شود.

حالت‌های کلی کوک

حالت سیم و نوع صدا

سیم ۱

سیم ۲

سیم ۳

سیم ۴

صدای ریز با سیم‌های سفت و کشیده

دو

سل

دو

دو

سیم‌ها دو نیم‌پرده بم‌تر کوک شوند

سی‌بمل

فا

سی‌بمل

سی‌بمل

سیم‌ها سه نیم‌پرده بم تر کوک شوند

لا

می

لا

لا

به علت پایین‌تر بودن نت دو در موسیقی سنتی ایران نسبت به موسیقی کلاسیک به میزان یک پرده، کوک ِ «سی بمل، فا، سی بمل، سی بمل» همان کوک ِ «دو، سل، دو، دو» شناخته می‌شود. در واقع، نامگذاری این کوک (که در اینجا کوک ماهور است) به عنوان «دو، سل، دو، دو» برای راحتی کار نوازندگان و هنرجویان است تا نسبت فاصله بین نت مورد استفاده در سیم یکم تا سیم دوم را که ۵ نیم پرده است، درک کنند.

کوک شور

دستگاه شور مادر دستگاه‌های موسیقی ایران است و تمامی دستگاه‌ها و آوازها (به جز دستگاه چهارگاه) از شور مشتق می‌شوند.

کوک‌های متداول شور

 

سیم ۱

سیم ۲

سیم ۳

سیم ۴

شور سُل

دو

سل

دو

فا

شور ر

دو

سل

ر

ر

شور دو

دو

فا

دو

دو

شور لا

دو

سل

لا

ر

متعلقات شور

آوازهای ابوعطا، بیات ترک، اقشاری،دشتی،بیات کرد و بیات اصفهان با اینکه از متعلقات دستگاه شور هستند، اما هر یک دارای کوک ِ جداگانه‌ای هستند. (امروزه آواز بیات اصفهان از متعلقات دستگاه همایون خوانده می‌شود که در قدیم متعلق به شور بوده و ربع پرده با شور تفاوت دارد.)

آواز ابوعطا

کوک‌های متداول شور

 

سیم ۱

سیم ۲

سیم ۳

سیم ۴

توضیحات

ابوعطا دو

دو

سل

دو

فا

مأخوذ از شور سل

ابوعطا سل

دو

سل

ر

ر

مأخوذ از شور ر

ابوعطا فا

دو

فا

دو

دو

مأخوذ از شور دو

ابوعطا ر

دو

سل

لا

ر

مأخوذ از شور لا

آواز بیات ترک

کوک سه‌تار در آواز بیات ترک به روایت احمد عبادی نوازنده سه‌تار به این گونه است:

نام

سیم اول

سیم دوم

سیم سوم

سیم چهارم

بیات‌ترک سی‌بمل

دو

فا

سی‌بمل

سی‌بمل

راست‌کوک سی‌بمل

دو

سل

سی‌بمل

فا

بیات‌ترک دو

دو

سل

دو

دو

بیات‌ترک می‌بمل

دو

فا

می‌بمل

می‌بمل

بیات‌ترک فا

دو

فا

دو

دو

آواز افشاری

سیم اول

سیم دوم

سیم سوم

سیم چهارم

دو

سل

دو

دو

آواز دشتی

سیم اول

سیم دوم

سیم سوم

سیم چهارم

دو

سل

لا

ر

کوک همایون

کوک مورد استفاده برای دستگاه همایون دقیقا مانند کوک ِ مورد استفاده در آواز ِ ابوعطاست. در نوازندگی آواز بیات اصفهان نیز  نیز از همین کوک برای سه‌تار استفاده می‌شود.

 

سیم ۱

سیم ۲

سیم ۳

سیم ۴

همایون می کرن

دو

سل

ر

ر

همایون ر کرن

دو

سل

دو

دو

همایون لا کرن

دو

سل

لا کرن

ر

همایون لا کرن ۲

دو

فا

سل

دو

همایون سل کرن

دو

فا

سل کرن

می بمل

کوک ماهور

کوک ِ سه‌تار در دستگاه ماهور به عنوان پایه شناخته می‌شود و در این کوک، سه‌تار دارای بیشترین وسعت صوتی خود است.

سیم‌های سه‌تار برای نوازندگی دستگاه ماهور به این صورت کوک می‌شوند:

 

سیم ۱

سیم ۲

سیم ۳

سیم ۴

ماهور ِ دو

دو

سل

دو

دو

...

دو

فا

دو

دو

...

دو

سل

دو

فا

کوک راست‌پنجگاه

 

سیم ۱

سیم ۲

سیم ۳

سیم ۴

راست‌پنجگاه فا

دو

فا

دو

دو

راست‌پنجگاه دو

دو

سل

دو

دو

راست‌پنجگاه سل

دو

سل

ر

ر

wikipedia.org.

  • آموزش تار و سه تار
  • ۰
  • ۰

در قرن حاضر نواختن این ساز دچار تحولات زیادی شده است و هم اینک بیش از ده شیوه سه تار نوازی را داریم که هر یک بر گرفته از شیوه قدما و ترکیب آن با شیوه های دیگر از جمله سلایق شخصی است. این تفاوت نواختن ها در عمل با استفاده از تنوع مضراب زنی، موقعیت قرار گفتن دست مضراب زن بر روی صفحه ساز و نحوه پرده گرفتن توسط دست چپ حاصل می شود. عواملی همچون نواخت ملایم بر روی سیم ها، تک سیم نوازی، شلوغ نوازی، تنبوری نوازی و سرعت مضراب و پنجه باعث می شوند صداهای متفاوتی از این ساز شنیده شود. در عصر ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه، میرزا عبدالله فرزند آقا علی اکبر فراهانی از نخستین کسانی بود که سه تار را، مانند تار یکی از سازهای بنیادین موسیقی ایرانی دانست و خود او نیز علاوه بر تار، نوازنده چیره دست سه تار بود. اما از آنجا که در نخستین ضبط های موسیقی ایرانی هیچ اثری از سه تار نوازی میرزا عبدالله به ثبت نرسیده است، اطلاع دقیقی از شیوه نوازندگی سه تار او نداریم. 

 پس از وی، شاگردش درویش خان شاخص ترین نوازنده سه تار زمان خود بود که از او نیز هیچ نمونه صوتی بر جای نمانده است. درویش خان علاوه بر تار، شاگردان ممتازی در نوازندگی سه تار داشت که می توان به نام های ابوالحسن صبا، ارسلان درگاهی، یوسف فروتن، سعید هرمزی و کلنل علی نقی وزیری اشاره کرد. وزیری با وجود آن که شاگرد مستقیم درویش خان بود ولی در نوازندگی سه تار دنباله رو استادش نشد و یک شیوه کاملاً شخصی در پیش گرفت. سنت سه تار نوازی بر اساس ردیف موسیقی ایران با تفاوت هایی در نحوه بیان، بعدها توسط احمد عبادی، داریوش صفوت، جلال ذوالفنون، محمدرضا لطفی و داریوش طلایی ادامه یافت.

شیوه نوازندگی این ساز پس از ورود به رادیو تغییر کرد. احمد عبادی فرزند کوچک میرزا عبدالله در سال 1327 توسط اسماعیل نوّاب صفا به رادیو دعوت شد و برای اوّلین بار در مرداد ماه سال 1327 صدای سه تارش از رادیو پخش گردید. پیش از آن شیوۀ قدما در نوازندگی سه تار بدین شکل بود که تمامی سیم ها با یکدیگر به صدا در می آمد ولی عبادی شیوه خلوت نوازی یا تک سیم نوازی را سرلوحه کار خویش قرار داد. عبادی گر چه فرزند میرزا عبدالله بود ولی مرگ زود هنگام پدر این فرصت را به او نداد تا از محضرش استفاده کند. بنابراین بعدها نوازندگی سه تار را از خواهران خود خصوصاً ملوک خانم که سه تار را به شیوۀ پدر می نواخت فرا گرفت. با این وجود، عبادی شیوه سه تار نوازی پدر را دنبال نکرد و خود در این فن، صاحب شیوه مخصوصی شد.

پس از فوت استاد صبا شیوه نوازندگی قدما چندان پیگیری نشد و سه تار نوازی عملاً به سلایق شخصی میل کرد. به عبارتی هر یک از نام آوران نوازندگی این ساز با استفاده از منابع مختلف و لحاظ سلیقه های شخصی به الگوهای متفاوتی از نوازندگی سه تار دست یافتند. این تفاوت ها به گونه ای است که یک شنونده کم آشنا هم با چند بار گوش دادن متوجه آن ها می شود. از شاگردان مستقیم ابوالحسن صبا می توان به دکتر داریوش صفوت، دکتر تفضلی و محمود تاجبخش اشاره کرد.

از دیگر نوازندگان مطرح سه تار می توان به نام های عطا جنگوک، داریوش پیرنیاکان، مسعود شعاری، بهداد بابایی، رامین جزایری و فرشاد توکلی اشاره کرد که برخی از ایشان تلفیقی از شیوه های گوناگون همراه با سلیقه های شخصی را در سه تار نوازی سنتی دنبال می کنند و برخی دیگر مانند رامین جزایری و فرشاد توکلی دنباله رو شیوه ابوالحسن صبا هستند.

سه تار سازی سبک، کم حجم و نسبتاً ارزان قیمت است و صدایی ملایم دارد. به همین دلیل علاقه مندانش بیشتر از دیگر سازهای ایرانی مانند تار، سنتور و کمانچه هستند. به غیر از اساتیدی که نام و نمونه کارشان در این مجموعه آمده است، نوازندگان زیادی هم اینک به نواختن و آموزش این ساز ظریف مشغول هستند، افرادی مانند حمید سکوتی، هادی آذرپیرا، مهرداد ترابی، بهنام وادانی، قشنگ کامکار، وصال عرب زاده، انوش جهانشاهی، امیر حسین پورجوادی، بهاره فیاضی، فرید خردمند، عرفان گنجه ای، علی بوستان، امین رامین، سروش قهرمانلو، مهدی رستمی، سیاوش کرمی، حافظ ناظری، تهمورس پورناظری، علیرضا مرتضوی، مژگان شجریان، آرشام قادری، وحید خسروی، بهراد توکلی، سپیده مشکی، کاوه گرایلی و ....

tar-3tar.mihanblog.com

  • آموزش تار و سه تار