آموزش تار و سه تار در تهران و کرج

آموزش و تدریس تار، سه تار، نی، تنبور، تنبک، پیانو ... در تهران و کرج

آموزش تار و سه تار در تهران و کرج

آموزش و تدریس تار، سه تار، نی، تنبور، تنبک، پیانو ... در تهران و کرج

آموزش تار و سه تار در تهران و کرج

""سلطان غم هر آنچه تواند بگو بکن / من برده ام به باده فروشان پناه ازو""
.................................................
"آموزش تار و سه تار"
ــ یک جلسه به عنوان مشاوره و آموزش مبانی بصورت رایگان
ــ زمان هر جلسه حداقل یک ساعت
ــ در نظر گرفتن شیوه ای منحصر به فرد برای آموزش هر هنرجو به تناسب ویژگی ها، توانایی ها و علائق شخصی
ــ خصوصی ، نیمه خصوصی
ـــ مبتدی ، پیشرفته
تلفن: 09361890088

۳ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

جلیل شهناز (۱ خرداد ۱۳۰۰ اصفهان - ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ تهران) یکی از سرشناس‌ترین نوازندگان تار و سه تار سدهٔ اخیر در ایران بود.

زندگینامه:

جلیل شهناز، در سال ۱۳۰۰ در اصفهان به دنیا آمد. تقریباً همه اعضای خانواده وی با موسیقی آشنایی داشتند و در رشته‌های مختلف هنر از جمله تار، سه‌تار، سنتور و کمانچه به مقام استادی رسیدند. پدرش «شعبان‌خان» علاقه وافری به موسیقی اصیل ایرانی داشت و علاوه بر تار که ساز اختصاصی او بود، سه‌تار و سنتور هم می‌نواخت. عموی او غلامرضا سارنگ (سارنج) هم از نوازندگان کمانچه بود.

جلیل شهناز، از کودکی به موسیقی علاقه‌مند شد و نواختن تار را در نزد عبدالحسین شهنازی و برادر بزرگ خود حسین شهناز که به خوبی ساز می‌نواخت، آغاز کرد. پشتکار زیاد و استعداد شگرف جلیل به حدی بود که در سنین جوانی از نوازندگان خوب اصفهان شد.

در کتاب «موسیقی‌دانان ایرانی» نوشته پژمان اکبرزاده آمده است: «شهناز نوازندگی در رادیو اصفهان را از سال ۱۳۲۸ آغاز کرد و در سال ۱۳۳۶ به دعوت سازمان رادیو به تهران آمد و در برنامه‌های گوناگونی مانند برنامه گلها، ارکستر حسین یاحقی و... به عنوان تکنواز و همنواز به فعالیت پرداخت. وی همچنین در گروه «یاران ثلاث» (همراه با تاج اصفهانی و حسن کسایی) و گروه اساتید موسیقی ایران کنسرت‌های بسیاری را در داخل و حارج از ایران اجرا نمود. شهناز در برنامه‌های جشن هنر شیراز نیز حضوری فعال داشت.»

این نوازنده تار در طول زندگی هنری خود با هنرمندان والای کشور از جمله فرامرز پایور، حبیب‌الله بدیعی، پرویز یاحقی، همایون خرم، علی تجویدی، منصور صارمی، رضا ورزنده، امیر ناصر افتتاح، جهانگیر ملک، اسدالله ملک، حسن کسائی، محمد موسوی، تاج اصفهانی، ادیب خوانساری، محمودی خوانساری،عبدالوهاب شهیدی، اکبر گلپایگانی، حسین خواجه امیری، محمد رضا شجریان، حسن زیرک(خواننده بزرگ کرد)، علی‌اصغر شاه‌زیدی، طباطبائی و محمد اصفهانی همکاری داشته‌است.

وی در دههٔ ۱۳۶۰ همراه با فرامرز پایور (سنتور)، علی اصغر بهاری (کمانچه)، محمد اسماعیلی (تنبک) و محمد موسوی (نی) «گروه اساتید موسیقی ایران» را تشکیل داد و با این گروه، مسافرت‌های متعددی به کشورهای اروپایی، آسیایی و آمریکا داشت.

وی در سال ۱۳۸۳ به عنوان چهره ماندگار هنر و موسیقی برگزیده شد. همچنین در ۲۷ تیر سال ۱۳۸۳، مدرک درجه یک هنری (معادل دکترا) برای تجلیل از یک عمر فعالیت هنری به جلیل شهناز اهدا شد.

در سال ۱۳۸۷، محمدرضا شجریان، گروهی که با آن کار می‌کرد را به افتخار جلیل شهناز، گروه شهناز نام گذاشت.

جلیل شهناز، علاوه برنواختن تار، که ساز اختصاصی اوست، با نواختن ویولون، سنتور و تمبک و آواز -سه تار نیز آشنایی کامل دارد؛ که تمام فایلهای صوتی استاد موجود است و در درجه استادانی چون یاحقی -پایور می‌نوازد. معروف است که او در شیوه نوازندگی می‌تواند با ساز خود علاوه برنواختن، آواز هم بخواند.

کیومرث، علیرضا، فرشته، فریبا، فروزنده و نوشین از فرزندان استاد شهنار هستند که در کشورهای آمریکا، فرانسه و ایران اقامت دارند.

درباره شیوه نوازندگی جلیل شهناز

در آیین نکوداشت جلیل شهناز و درویش خان در فرهنگسرای هنر در سال ۱۳۸۵ گفته شده است:

حسن کسائی: شناخت موسیقی کار هرکسی نیست. همه موسیقی را گوش می‌دهند و دوست می‌دارند اما کسی که سره را از ناسره تشخیص بدهد و بتواند درک مقاماتی را که استاد شهناز نواخته‌اند داشته باشد بسیار نادر است. همه ساز می‌زنند و همه خوب ساز می‌زنند ولی قدرت نوازندگی و محفوظات و لحظات موسیقی که آقای شهناز می‌دانند و اجرا کرده‌اند، چیزی که در دست همگان باشد نیست. یعنی ردیف موسیقی ایران نیست. قدرت آقای شهناز در جواب دادن و دونوازی خارق العاده‌است. من ۶۰ سال با ایشان همنوازی کرده‌ام و ساز بنده با ساز شهناز گره خورده‌است.

محمدرضا شجریان: ساز شهناز در من زندگی می‌کند و من با ساز شهناز زندگی می‌کنم. من تنها خواننده‌ای هستم که خودم را شاگرد جلیل شهناز می‌دانم. ساز این نوازنده بی بدیل، یک ساز آوازی است؛ برخلاف دیگر نوازنده‌ها که ۸۰ درصد سازی می‌زنند و فقط ۲۰ درصد آوازی. جلیل شهناز به بیان واقعی در نوازندگی تار رسیده است؛ چرا که در گیرودار ردیف و تقلید از دیگران نماند و مانند آبشاری خروشان در جریان است.

داریوش پیرنیاکان: جلیل شهناز هنرمندی است که زاوایای بسیاری در سازش نهفته‌است. وی علاوه براشراف کامل بر ردیف و رموز آن، ویژگی منحصربه‌فردی دیگری نیز داشت. جواب آوازهای شاهکار و بی نظیر، استفاده از تمام امکانات ساز، نواختن بسیاری از گوشه‌های مهجور، رعایت جمله‌بندی در نوازندگی از جمله ویژگی‌های نوازندگی جلیل شهناز است.

استادپرویز یاحقی: شهناز دفتر تار را بست

یک عمر توان به ساز دمساز شدن   وز ساز نواختن سرافراز شدن
صد سال توان به تار مضراب زدن   اما نتوان جلیل شهناز شدن

درگذشت

جلیل شهناز پس از یک دوره بیماری صبح روز دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ در بیمارستان آراد درگذشت محمدرضا شجریان پس از درگذشت جلیل شهناز گفت: "استاد جلیل شهناز در من شور و عشق آفرید و من با صدای تار شهناز بدین جا رسیدم و کلمهٔ استاد فقط لایق شهناز و استاد جلیل شهناز را بسان حافظ که تکرار ناشدنی‌ست و با احترام به تمام نوازندگان تار پس از استاد شهناز باید دفتر تار ایران بسته شود."

پس از درگذشت جلیل شهناز، رامیز قلی اف نوازنده برجسته تار در جمهوری آذربایجان پیام تسلیتی به همین مناسبت از طریق سفارت جمهوری اسلامی ایران ارسال نمود.

آثار

- آلبوم "عطرافشان" (همراه با تمبک محمد اسماعیلی)."زبان تار" (تا تمبک جهانگیر ملک)...

- کتاب «گل‌های جاویدان» (پانزده قطعه برای تار و سه تار). نت نگاری: هوشنگ ظریف. انتشارات سرود، تهران، ۱۳۷۹. برخی از آلبوم‌های جلیل شهناز:

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

  • آموزش تار و سه تار
  • ۰
  • ۰

این سازها در گروه بندی سازهای موسیقی سنتی ایران در گروه سازهای زهی زخمه ای
 قرار می گیرند .اکثر قریب به اتفاق سازهای زهی زخمه ای تشکیل شده اند از یک شکم در ته ساز ، 
یک گردن یا دسته ( محل قرار گرفتن انگشتان دست چپ) و یک  سر که گوشی های مربوط به کوک
 در آنجا قرار گرفته اند .
در ساز تار ، قسمت شکم دو قسمتی است که به قسمت کوچکتر نقاره و به قسمت بزرگتر 
کاسه می گویند .

تار                                   
تار از بیش از یکصد سال گذشته یکی از سازهای مهم و محبوب موسیقی ایرانی به شمار می آید و 
مورد توجه همه ی طبقات مردم قرار گرفته است .
این ساز دارای 4 قسمت : پنجه - دسته - کاسه و نقاره می باشد که روی قسمت کاسه و نقاره پوست 
کشیده شده است .
این ساز در گزوه سازهای زهی زخمه ای و دسته ی آن دارای دستان بندی ( پرده بندی )می باشد .
روی ساز امروزه 28 پرده بسته می شود که 15 عدد سه لایی و 13 عدد 4 لایی است .جنس پرده ها از زه
 یا روده ی گوسفند بوده که اخیرا از نوع نخی و پلاستیکی آن نیز استفاده می کنند .تار دارای 6 
سیم فلزی که سیم های اول و دوم و پنجم از آلیاژی فولادی و سیم های دیگر از جنس
 آلیاژ روی - مس و برنز است . این ساز توسط مضراب یا زخمه ای به طول حدود سه سانتی متر 
نواخته می شود .

سه تار    

این ساز دارای 4 سیم می باشد و سیم ها توسط ناخن انگشت سبابه نوازنده مرتعش می شود .
این ساز هم مانند تار دارای پرده بندی می باشد . وسعت صوتی این ساز مشابه تار 
دو اکتاو و یک ششم کوچک است .
کاسه ساز چوبی و تقریبا کروی که سطح آن گلابی شکل است می باشد. روی کاسه 
صفحه ی نازک چوبی تعبیه شده و به منظور خروج صدا چند سوراخ روی آن قرار دارد .
تار و سه تار دارای یک خرک می باشند که روی چوب کاسه(در سه تار ) و پوست کاسه 
( در تار ) قرار می گیرد و در سمت دیگر شیطانک وجود دارد که جدا کننده ی دسته از پنجه می باشد .
  
از معروف ترین نوازندگان تار می توان به میرزا عبدالله - علی اکبر شهنازی - آقا حسینقلی - 
موسی معروفی - کلنل علینقی وزیری - درویش خان -لطف الله مجد - نصرالله زرین پنجه - 
نورعلی برومند - جلیل شهناز - محمد رضا لطفی و حسین علیزاده - داریوش طلایی - 
هوشنگ ظریف - فرهنگ شریف اشاره کرد .
از نوازندگان بزرگ سه تار نیز می توان از احمد عبادی و جلال ذوالفنون و مسعود شعاری یاد کرد .

 
            جلال ذوالفنون                    علی اکبر شهنازی                  جلیل شهناز

  
      هوشنگ ظریف    میرزا عبدالله     فرهنگ شریف-محمدرضا لطفی احمد عبادی
honaroandishe.com

  • آموزش تار و سه تار
  • ۰
  • ۰

ردیف در لغت به معنی پشت سر هم قرار گرفتن است. در موسیقی دستگاهی ایران به طرز قرار گرفتن آهنگ‌ها و نغمات موسیقی، ردیف می‌گویند و هر یک از این آهنگ‌ها، گوشه نامیده می‌شود. گوشه‌ای که وسعت صوتی‌اش از همه پایین‌تر است، معمولاً به عنوان اولین گوشه انتخاب می‌شود و درآمد نامیده می‌شود و گوشه‌های دیگر به دنبال آن آورده می‌شوند. گوشه‌ها بنا به ذوق و سلیقه استادان موسیقی دستگاهی ایران جمع‌آوری شده و در مقامات موسیقی ایرانی با نظم و ترتیب خاصی ردیف شده‌اند.

دستگاه‌های موسیقی ایران

ردیف معمولاً به هفت مجموعهٔ مرتب خاص و مشخص (که دوبه‌دو اشتراک دارند) تقسیم می‌شود. هریک از این مجموعه‌ها دستگاه نامیده می‌شوند. این دستگاه‌ها عبارت‌اند از:

شور

سه‌گاه

چهارگاه

همایون

ماهور

نوا

راست‌پنجگاه

که هرکدام توالی و مدگردی مخصوص به خودشان دارند و معمولاً با شخصیت مُدال و گردش ملودی آغازشان شناخته می‌شوند.

در نتیجهٔ جابه‌جایی نقش درجات هر دستگاه، حالات دیگری از آن ایجاد می‌شود که با تثبیت هر یک از این حالات، نغمه جدیدی حاصل می‌شود که به آن آواز گفته می‌شود. هر یک از این آوازها خود نیز دارای ردیف خاصی از نظر ترتیب درآمدها و گوشه‌ها هستند و به طور مستقل اجرا می‌شوند. آوازها عبارتند از:

ابوعطا (دستان عرب)، بیات ترک (بیات زند)، دشتی، افشاری که از متعلقات دستگاه شور هستند.

بیات اصفهان که از مشتقات دستگاه همایون است.

بدین ترتیب هفت دستگاه و پنج آواز، ردیف موسیقی دستگاهی ایران را تشکیل می‌دهند.

در بعضی روایت‌های ردیف، دو آواز بیات کرد (از متعلقات دستگاه شور) و شوشتری (از متعلقات همایون)هم به آنها اضافه می‌شوند.

روایت‌ها

ایجاد و پرورش ردیف موسیقی سنتی ایرانی و تغییر نظام مقامی (که در آن، مبنای کار قطعه‌های طولانی قابل تجزیه ولی دارای هویت مستقل هستند که «مقام» نامیده می‌شوند) به نظام ردیفی (که در آن، مبنای کار قطعه‌هایی کوتاه هستند که در کنار هم شخصیت «دستگاه» را تشکیل می‌دهند) را معمولاً به آقا علی‌اکبر فراهانی و دو پسرش، میرزاعبدالله و آقاحسینقلی نسبت می‌دهند. همکاران و شاگردان اینان، به‌نوبهٔ خود، قطعات مختلفی را به شیوه‌های مختلف به این مجموعه اضافه یا از آن کم کردند و اجراهای مختلفی از آن ارائه کرده‌اند. معمولاً به هر مجموعهٔ خاص، نام گردآورندهٔ مجموعه اضافه می‌شود (مثلاً، ردیف میرزاعبدالله یا ردیف آقاحسینقلی یا ردیف حسین‌خان اسماعیل‌زاده) و اگر کسی آن را نقل کرده باشد اسم نقل‌کننده هم اضافه می‌شود (برای نمونه، ردیف میرزاعبدالله به‌روایت نورعلی‌خان برومند). معمولاً معتقدند که ردیف، استخوان‌بندی و در نتیجه، «هویت» ثابتی دارد و تفاوت گردآوری‌ها و روایت‌های مختلف، تنها در جزئیات، توالی و پرداخت گوشه‌ها است. مثلاً در نسخه‌هایی از ردیف که برای آواز تنظیم شده‌اند، معمولاً از وزن‌های سنگین‌تر و مناسب خوانده‌شدن با شعر استفاده می‌شود. به عنوان مثالی دیگر، ردیف آقاحسینقلی از ردیف میرزاعبدالله کوتاه‌تر و پرکارتر است، احتمالاً به‌این دلیل که میرزاعبدالله بیشتر به تعلیم می‌پرداخته و آقاحسینقلی بیشتر به نوازندگی.

بعضی از روایت‌های مشهورتر ردیف از این قرارند:

ردیف میرزاعبدالله (به‌روایت نورعلی‌خان برومند)

ردیف آقاحسینقلی (به‌روایت علی‌اکبرخان شهنازی)

ردیف موسی‌خان معروفی (مشهور است که موسی‌خان، همهٔ گوشه‌هایی را که می‌شناخته در این ردیف گرد آورده‌است)

ردیف ابوالحسن صبا

ردیف (آوازی) عبدالله‌خان دوامی

ردیف سعید هرمزی

ردیف حسن الیاسی

منبع:ویکی پدیا

  • آموزش تار و سه تار